معرفی کتاب - پست ثابت قبلی که پاک شد!

معرفی یه کتاب فوق‌العاده.. (چهره درخشان قمر بنی هاشم حضرت ابوالفضل عباس علیه السلام) / فعلا پست ثابت
 

خیلی وقت بود معرفی کتاب نداشتیم ! این کتاب همه‌ی تاخیرها رو جبران میکنه

من کتابی که نخونده باشم معرفی نمی کنم.. این کتاب رو شروع کردم و دارم میخونم .. پس اینجا معرفی میکنم .. باشد که بخوانیم و نخوانده از دنیا نرویم :دی :)

مجموعه پنج جلدی کتاب "چهره درخشان قمر بنی هاشم ابوالفضل العباس علیه السلام" تالیف علی ربانی خلخالی ...

شامل زندگینامه و کرامات حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام به شیعیان ، اهل سنت ، کلیمیان ، مسیحیان ، زرتشتیان و ...

این کتاب عالیه ، فقط باید بخونیدش .. بخونید که نخونده از دنیا نرفته باشین :)

وقتی مشغول خوندن بشین انقدر غرق ش میشین که متوجه گذر زمان نمیشین .. میتونید از بخش کرامات شروع کنید و بعد اگه خواستین کتاب رو کامل بخونید ..

پس بسم الله .. از بخش کرامات شروع کنید ...

عنایات قمر بنی هاشم به اهل سنت
چرا سفره ی نذر حضرت اباالفضل العباس برگزار کرده است

جناب حجهالاسلام و المسلمین آقای شیخ روح الله قاسم پور از فضلای محترم بابل طی نامه ای سه کرامت به انتشارات مکتب الحسین علیه السلام فرستاده اند، که دو کرامت آن در قسمت عنایات قمر بنی هاشم علیه السلام به شیعیان نقل شد و اینک کرامتی دیگر در این قسمت می آوریم.

جناب حجهالاسلام آقای حاج شیخ علی ربانی خلخالی امیدوارم در راه خدمت به اهل بیت علیهم السلام موفق و سربلند باشید، کثر الله امثالکم، سه کرامت از علمدار کربلا، حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام را به عرض شما می رسانم:

1. در سال 1364 در کردستان مشغول تدریس بودم. یکی از برادران اهل سنت به ما رجوع کرد که سفره ی حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام دارم. خیلی تعجب کردم. به هر صورت، قبول کردم. روز جمعه بود، به خانه ی این برادر اهل سنت رفتم. دو اتاق پر از برادران اهل سنت بود. در وسط این دو اتاق، یک هال کوچک قرار داشت. صندلی گذاشتند و من منبر رفتم. این برادر اهل سنت در کنار من بود. از اول منبر تا آخر، ایشان خیلی حال خوشی داشت. در حین سخنرانی نیز، خانمهای اهل سنت به طور مکرر در دستم پول می گذاشتند و می گفتند: نذر حضرت علی اکبر علیه السلام، نذر حضرت علی اصغر علیه السلام...

بعد از منبر، مرا دعوت به ناهار کردند. بعد از صرف ناهار، هنگام خداحافظی چیزی به عنوان حق الزحمه می خواستند به من بدهند که قبول نکردم و گفتم: همین که به من اجازه دادید در خانه ی شما از علمدار کربلا سخن بگویم مرا کفایت می کند. او قبول نکرد. برای پذیرفتن مزد منبر، یک شرط گذاشتم و آن اینکه بگوید چرا سفره ی نذر حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام برگزار کرده است؟! (درخور ذکر است من تا به حال، سفره ای به آن رنگینی ندیده ام). گفت برایت خواهم گفت و چنین تعریف کرد:

من ناراحتی قلبی داشتم، هر چه دکتر رفتم اثر نداشت. حتی دکتر خوبی در تبریز بود، به او مراجعه کردم ولی از او هم فایده ای ندیدم. دست آخر همه ی دکترها جوابم کردند و مرا به خانه آوردند. کاملا ناامید بودم و در خانه افتاده بودم. مادرم به خانه ی من آمد و گفت: فرزندم حالت چطور است؟ گفتم چه حالی مادر؟! گفت: نمی خواهی به دکتر بروی. گفتم به هر دکتری که رفتم دیدی که فایده ای نداشت. گفت: یک دکتر من سراغ دارم که با یک نسخه ی وی شفا خواهی یافت. گفتم این دکتر کیست، اسم او چیست و مطب او کجا است؟ گفت: او مطب ندارد و نوبتی نیست! گفتم: مادر بگو این دکتر کیست؟ من از درد دارم می میرم. مادرم گفت: اسم دکتر، حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام فرزند علی علیه السلام است. گفتم: ما که با آنها ارتباطی نداریم، و قهر می باشیم. مادرم گفت: اینها بزرگوار هستند و عفو و بخشش آنها زیاد است. و با این حرف قلبم را آتش زد.

مادرم از من جدا شد و نزد فرزندانم رفت. کم کم حال توسلی پیدا کردم، حال خیلی خیلی خوبی پیدا کردم. گفتم: یا حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام من خیلی تعریف تو را شنیده ام، مرا از درد نجات بده! ای آقا، اگر پدر و مادرتان حق بوده اند مرا شفا بدهید.

با گریه ی زیادی که کردم به خواب رفتم. در عالم خواب دیدم کسی که یک پارچه نور بود وارد خانه ام شد. بالای سرم آمد و فرمود: برخیز! گفتم: تازه از دردم مقداری کاسته شده است، بگذار بخوابم. برای بار دوم فرمود: به تو می گویم برخیز! گفتم:

بگذار استراحت بکنم، تو که هستی؟ فرمودند: تو چه کسی را می خواستی؟ یادم آمد، گفتم: فرزند امام علی علیه السلام حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام را. فرمود: من ابوالفضل هستم، فرزند حضرت امام علی علیه السلام. فرمود خواسته ی تو چیست؟ عرض کردم: قلبم ناراحت است و از درد زیاد آن، طاقت من دیگر تمام شده است، یک نظر ولائی به قلبم کرد، قلبم خوب شد و از درد چندساله راحت شدم. برای قدردانی از وی که شفایم داد، به دست و پای حضرت افتادم، که از نظرم غایب شد.

در همین حال از خواب بیدار شدم و نزد مادر و عیال و فرزندانم رفتم. وقتی آنها مرا به این حال دیدند که خود به تنهایی از جایم برخاسته ام، تعجب کردند و گفتند: چرا از جای خود برخاستی؟ گفتم: مادرم، دکتر بی مطب تو آمد و مرا شفا داد!


برای دریافت مجموعه پنج جلدی کتاب ، به این لینک مراجعه کنید .

باشد که رستگار شویم : )

 

+ 11 مرداد نوشت:

این پست ثابت وبلاگم بود که قبل از نابود شدن بلاگفا ثبت کرده بودم که پاک شده بود. دوباره اضافه شد.

743. حدیث سه شنبه

نبی اکرم صلی الله علیه و اله و سلم

کسی که از دسترنج خود روزی بخورد ، خداوند نظر رحمت به او بکند ، هرگز عذابش نکند.

جامع الاخبار، ص 139

+ 29 روز تا نیمه شعبان .. : )

742. حدیث دوشنبه (شهادت حضرت زینب سلام الله علیها)

امام سجاد علیه السلام

عمّه ‏ام ، زينب ، با وجود همه مصيبت ها و رنج هايی كه در مسيرمان به سوی شام به او روی آورد ، حتّی يك شب اقامه نماز شب را فرو نگذاشت.

وفيات الأئمه ص ۴۴۱

+ 30 روز تا نیمه شعبان .. : )

741. حدیث شنبه (13 رجب)

امیرالمومنین علی علیه السلام

بدون هیچ ظاهرسازی و فریب‌کاری، کارهایتان را انجام دهید. چرا که هر کس برای غیر خدا کار کند، خداوند او را به همان کس وا می‌گذارد.

نهج البلاغه، خ 23

+ 32 روز تا نیمه شعبان .. : )

یا کاشف الکرب عن وجه الحسین ...

 

 یاکاشف الکرب عن وجه الحسین اکشف کربی بحق اخیک الحسین ..

 

+ سایتی که این عکس رو ازش برداشتم لینک ش درج نمشه . همه ش اخطار اسکریپت غیر مجاز میده بلاگفا .. سایت جواهر بازار بود ..

740. حدیث جمعه

امام رضا علیه السلام

کسی که خواهان روزی بیشتر است تا اینکه خانواده اش در آرامش و آسایش باشند، اجر و پاداشش از کسی که در راه خداوند جهاد می کند ، بالاتر است.

بحار ج 78 ص 339

+ 34 روز تا نیمه شعبان .. : )

739. حدیث چهارشنبه

امام جواد علیه السلام

اطمینان به خدای تعالی، قیمت هر چیز گران و ارزنده ای است، نردبانی به سوی هر نوع ترقی و پبشرفت است.

بحار ج 78 ص 364

738. حدیث سه شنبه

حضرت زهرا سلام الله علیها

روزه ی روزه داری که زبان، گوش، چشم و بقیه اعضا و جوارحش را از (حرام) نگهداری نکند، به چه کار آید؟

دعائم الاسلام، ج 1 ص 503

+ 36 روز تا نیمه شعبان ..

737. حدیث دوشنبه

نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم

یک روز صبر و پایداری مسلمانان در برخی از جایگاه های جهاد ، از چهل سال عبادت بهتر است.

مستدرک الوسائل، طبع قدیم، ج 2، ص 245

+ 37 روز تا نیمه شعبان ..

736. حدیث یکشنبه

امیرالمومنین علی علیه السلام

خداوند جهاد را واجب ساخت و آن را بزرگ و گرامی داشت و وسیله پیروی دین خویش قرار داد و خود آنرا یاری نمود.

وسائل الشیعه، ج 11 ص 9

+ 38 روز تا نیمه شعبان ..

735. حدیث شنبه

امام رضا علیه السلام

تمام اعمال بندگان، در مقایسه با جهاد مجاهدان در راه خدا، همچون قطره آب است که پرستوئی با منقارش از دریا برگیرد.

کنزلعمال، ح 10681

+ 39 روز تا نیمه شعبان ..

529. حدیث دوشنبه

 امیرالمومنین علی علیه‌السلام

 عزتی همچون فرمانبرداری خدا نيست.

غررالحكم ح 3503

528. حدیث یکشنبه

نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم

هيچ گاه نبود كه جبرئيل نزد من آيد، جز آنكه مرا موعظه مي‌كرد و آخرين سخنش به من اين بود كه: از دشمنى با مردم بپرهيز، زيرا كه آن عيب نهفته را آشكار كند و عزت‏ را ببرد.

کافی ج 3 ص 411

527. حدیث شنبه

امام صادق علیه‌السلام

حاجت خواستن از مردم موجب سلب عزت‏ و رفتن حيا گردد، و نوميدى از آنچه دست مردم است، موجب عزت‏ مؤمن است در دينش، و طمع فقريست حاضر و آماده.

کافی ج 3 ص 219

526. حدیث جمعه

امام صادق علیه‌السلام

هيچ بنده ای خشمى فرو نخورَد، جز آنكه خداى عزوجل عزت‏ او را در دنيا و آخرت بيفزايد.

کافی ج 3 ص 170

526. حدیث پنج‌شنبه

امام باقر علیه‌السلام

سه چيز است كه خدا بوسيله آنها جز عزت‏ مرد مسلمان را نيفزايد: گذشت از كسى كه به او ستم كرده و بخشيدن به آن كه محرومش ساخته و پيوست با آنكه از او بريده است.

کافی ج 3 ص 169

525. حدیث چهارشنبه

نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم

بر شما باد به گذشت، زیرا گذشت جز عزت بنده را نیفزاید، از یک دیگر بگذرید تا خدا شما را عزیز کند.

کافی ج 3 ص 167

524. حدیث سه‌شنبه

نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم

چه زشت است فقر بعد از ثروتمندی و چه زشت است گناه بعد از خواری و درویشی و زشت تر از آن کسی است که عبادت خدا کند و سپس آن را واگذارد.

کافی ج 3 ص 132

523. حدیث دوشنبه

نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم

خداوند مردمانى دارد كه آنها را به نعمت خود مخصوص گردانيده و منافع بندگان را در دست آنها قرار داده است، هرگاه آن نعمت‌ها را به مردم بدهند و انفاق‏ كنند نعمت‌ها را در نزد آنها ثابت می‌گرداند و اگر انفاق‏ نكنند از آنها می‌گيرد و به ديگران می‌دهد.

مشكاة الأنوار 298

522. حدیث یکشنبه

امام صادق علیه‌السلام

خداوند متعال مال دنيا به شما داد تا آن را در طرق خود صرف كنيد و در راه خدا انفاق‏ نمائيد، نه اينكه آن را در گنج‌ها مخفى كنيد.

مشكاة الأنوار ص 255

521. حدیث شنبه

نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم

هر كس در راه خدا انفاق‏ نكند مبتلا می‌شود كه در راه معصيت انفاق‏ نمايد و بدان اگر كسى دنبال احتياج دوست خداوند نرود ناگزير می‌گردد كه دنبال دشمن خداوند برود و احتياجات او را برآورد.

مشكاةلانوار 172

مهدی (عج) جان ..

السلام عليك يا اباصالح المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف

انتظار، فاصله اى است میان دو جمعه:

                                               جمعه ولادت و جمعه ظهور…

http://s5.picofile.com/file/8111320426/imam_mehdi_saheb_zaman_mazhabiun_com_00114.jpg

خدایا! این فاصله را کمتر و کمتر کن و چشمان ما را به نور جمالش بنواز ..

اللهم عجل لوليك الفرج

                             او خواهد آمد...

520. حدیث جمعه

امیرالمومنین علی علیه‌السلام

انتظار فرج ،یکی از دو آسایش است.

غررالحکم ح 4578

519. حدیث پنج‌شنبه

نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم

حسد روا نيست مگر در دو چيز: مردى كه خداوند به او مالى داده و او شب و روز از آن انفاق‏ می‌كند و مردى كه خداوند به او قرآن عطا كرده و او شب و روز به آن می‌پردازد.

خصال ج 1 ص 121

518. حدیث چهارشنبه

امام صادق علیه‌السلام

هيچ مؤمنى چيزى را انفاق‏ نكرد كه نزد خداوند محبوبتر از گفتن حق در دو حالت باشد: در حالت خشنودى و در حالت خشم.

خصال 99/1

517. حدیث سه‌شنبه

امیرالمومنین علی علیه‌السلام

كسي كه با دست كوتاه جود و بخشش كند، با دست بلند خداوند، پاداش آن به او داده خواهد شد.

غرر الحكم ح 8580

516. حدیث دوشنبه

امیرالمومنین علی علیه‌السلام

به راستي كه شما به پاداش آنچه عطا می‌کنید سخت نيازمندتريد از نياز سائل به آنچه از شما گرفته است.

غرر الحکم ح 8573

515. حدیث یکشنیه

امیرالمومنین علی علیه‌السلام

نَفس‌های خود را با پارسایی سیاست و ادب کنید، و بیمارانتان را با صدقه مداوا کنید (و بهبود بخشید).

غررالحکم ح 9148

514. حدیث شنبه

امام صادق علیه‌السلام

چه بسا فقيرى كه از مردمان غنى بيشتر اسراف می‌کند: مردمان غنى از دارائى خود انفاق‏ می‌کنند، اما مرد فقيرى كه اسراف می‌کند، دار و ندار خود را از دست می‌دهد.

گزیده کافی ج 3 ص 117

مهدی (عج) جان ..


http://s5.picofile.com/file/8110447118/allhm_ajl_lolik_alfrj.jpg

تسکین بده قرار دل بی قرار را
با نُدبه تازه کن غم دوری یار را
این السبیل؟ اشرق الی بنورک...
تا در میان راه،تا که بیابم دیار را

تنها نشسته، خسته، پریشان و ناامید
چشمم به راه، تا که ببینم سوار را
یک عمر خوانده ام "ارنی الطلعه الرشید..."
در خواب لااقل بده این افتخار را

انت الرسول، انت امیر انک الغدیر...
برگرد از حرا و بکش ذوالفقار را
کم استغیث "این؟ متی؟ لیت..."سیدی!
پایان بده جدایی چشم انتظار را

آنقدر جمعه های نبود تو بوده است
زیر سئوال برده حساب و شمار را
ای گل بگو که فصل شکوفایی ات کجاست؟
گم کرده ام میان زمستان بهار را

اللهم عجل لولیک الفرج

                             او خواهد آمد...